سفارش تبلیغ
صبا ویژن
  بازدید امروز: 3  بازدید د?روز: 0   کل بازدیدها: 5438
 
پاییز 1385 - لحن خیس فاصله حرمت عاشق شدنه
 
|  RSS  |
| خانه |
| شناسنامه |
| پست الکترونیک |
| مدیریت وبلاگ من |

|| اشتراک در خبرنامه ||   || درباره من || پاییز 1385 - لحن خیس فاصله حرمت عاشق شدنه
|| لوگوی وبلاگ من || پاییز 1385 - لحن خیس فاصله حرمت عاشق شدنه

|| اوقات شرعی ||

|| مطالب بایگانی شده || پاییز 1385

|| وضعیت من در یاهو || یــــاهـو
یک ترانه ی زیبا از مریم حیدر زاده
نویسنده: سهیل حسینی(جمعه 85/8/26 ساعت 3:25 صبح)

یک ترانه ی زیبا از مریم حیدر زاده

یک حقیقت تلخ

یه نفر خوابش میاد و واسه ی خواب جا نداره
 یه نفر یه لقمه نون برای فردا نداره
 یه نفر می شینه و اسکناساشو می شمره
 می خواد امتحان کنه که تا داره یا نداره
 یه نفر از بس بزرگه خونشون گم می شه توش
 اون یکی اتاقشون واسه همه جا نداره
 بابا می خواد واسه دخترش عروسک بخره
 انتخابم می کنه ، پولشو اما نداره
 یکی دفترش پر از نقاشی و خط خطیه
 اون یکی مداد برای آب و بابا نداره
 یکی ویلای کنار دریاشون قصره ولی
 اون یکی حتی تو فکرش آب دریا نداره
 یکی بعد مدرسه توپ چهل تیکه می خواد
مامانش میگه اینا گرونه اینجا نداره
 یه نفر تولدش مهمونیه ،‌همه میان
 یکی تقویم واسه خط زدن رو روزا نداره
 یکی هر هفته یه روز پزشکشون میاد خونش
 یکی داره می میره ، خرج مداوا نداره
 یکی انشاشو می ده توی خونه صحیح کنن
 یکی از بر شده درد و ، دیگه انشا نداره
 یه نفر می ارزه امضاش به هزار تا عالمی
 یکی بعد عمری رنج و زحمت امضا نداره
 تو کلاس صحبت چیزی می شه که همه دارن
 یکی می پرسه آخه چرا مال ما نداره
 یکی دوس داره که کارتون ببینه اما کجا
 یکی انقد دیده که میل تماشا نداره
یکی از واحدای بالای برجشون می گه
یکی اما خونشون اتاق بالا نداره
 یکی جای خاله بازی کلاس شنا می ره
 یکی چیزی واسه نقاشی ابرا نداره
 یکی پول نداره تا دو روز به شهرشون بره
 یکی طاقت واسه ی صدور ویزا نداره
یکی فکر آخرین رژیمای غذاییه
یکی از بس که نخورده شب و روز نا نداره
 یکی از بس شومینه گرمه می افته از نفس
 یکی هم برای گرمای دساش ها نداره
 دخترک می گه خدا چرا ما .... مادرش می گه
 عوضش دخترکم ، او خونه لیلا نداره
 یه نفر تمام روزاش پر رنج و سختیه
 هیچ روزیش فرقی با روزای مبادا نداره
 یکی آزمایش نوشتن واسش ،‌اما نمی ره
 می گه نزدیکیای ما آزمایشگا نداره
 بچه ای که تو چراغ قرمزا می فروشه گل و
مگه درس و مشق و شور و شوق و رؤیا نداره
 یه نفر تمام روزا و شباش طولانیه
 پس دیگه نیازی به شبای یلدا نداره
 یاد اون حقیقت کلاس اول افتادم
دارا خیلی چیزا داره ولی سارا نداره
 راستی اسمو واسه لمس بهتر قصه می گم
 ملیکا چه چیزایی داره که رعنا نداره ؟
بعضی قلبا ولی دنیایی واسه خودش داره
 یه چیزایی داره توش که توی دنیا نداره
همیشه تو دنیا کلی فرق بین آدما
 این یه قانون شده و دیروز و حالا نداره
 خدا به هر کسی هر چیزی دلش می خواد بده
 همه چی دست اونه ،‌ربطی به شعرا نداره
 آدما از یه جا اومدن ، همه می رن یه جا
اون جا فرقی میون فقیر و دارا نداره
کاش یه روزی بشه که دیگه نشه جمله ای ساخت
 با نمی شه ، با نمی خوام ،‌با نشد ، با نداره



نظرات دیگران ( )

یک ترانه ی بسیار زیبا از ترانه مکرم
نویسنده: سهیل حسینی(جمعه 85/8/26 ساعت 3:25 صبح)

یک ترانه ی بسیار زیبا از ترانه مکرم

نام ترانه: سایه نشین

موسیقی: بابک زرین

اجرا: مهراد

(( سایه نشین))          

           

                                           سایه نشین شعر من

می خوام فراموشم کنی

یه شعله ام نیمه راه

باید تو خاموشم کنی

می خوام که گریه های من

                                            مرهم زخم تو بشه

ترانه با دستای تو

معنی مرگو بچشه

آخر این همهمه ها

نقطه پایان منه

سروبلند پیش تبر

باید که زانو بزنه

می خوام تو شبرنگ چشات

لذت بردو ببینم

با دستای تو بشکنم

به خاک غربت بشینم

زجر همیشه با منه

تو زمهریر انتظار

برای قتل عام عشق

نگاه پائیزو بیار

وقتی کویر بودنت

تشنه رفتن منه

کاشکی کلام آخرت

ضربه کاری بزنه

                                           سایه نشین شعر من

می خوام فراموشم کنی

یه شعله ام نیمه راه

     باید تو خاموشم کنی......

ترانه  ی مکرم



نظرات دیگران ( )

محض اطلاع!!! ترانه ی جدید آقای هاکان!!!!
نویسنده: سهیل حسینی(جمعه 85/8/26 ساعت 3:25 صبح)

اطلاعیه از خانوم ترانه مکرم

محض اطلاع!!! ترانه ی جدید آقای هاکان!!!!

درود

هر چه خواستم خودم را نسبت به جریانهای اخیر بی تفاوت نشان دهم نشد که نشد!

خبر داغ این چند روز لو رفتن ترانه ی دیگری از من بود که توسط آقای حامد هاکان اجرا شده!

بله ترانه ی : من کشتمش!!!!!!!!!

در بسیاری از سایت ها دیدم و شنیدم که ترانه ی من کشتمش را اشتباها  از سروده ی های خواهر من محسوب کرده اند که اینچنین نیست .در جای دیگری آمده بود که ترانه از استودیو لو رفته که باز هم جای سوال دارد...!!

و اما مهمتر داستانهای تخیلی دوستانی بود که در سایت ها ی متعدد گفته بودند که این ترانه توسط من و آقای حاکان !!! سروده شده که این موضوع هم به هیچ وجه صحت ندارد!

این ترانه در سال ?? سروده شده که خدا رو شکر پرونده ی آن هم موجود است!

این ترانه بنا به سفارش و سوژه ی یک فیلم سروده شد که بعد ها بخودی خود فیلم به مرحله ی ساخت نرسید !

ترانه ی (خیانت ) و ( من کشتمش ) که بعدها به نام پشیمون تغیر نام داد از جمله ترانه هایی بود که پیش آقای چاوشی امانت بود. آقای حاکان در یک برهه  ی زمانی ترانه را پیش آقای چاوشی  دیده بود اما  بنا  به خواسته من  مبنی بر اینکه دوست ندارم این ترانه سیاه اجرا شود همیشه گفته بود که این ترانه را نخواندم و نخواهم خواند!!!!و حتی به من قول داده بود که سی دی اتود کار هم شکسته شده!

حالا کار بدون اجازه و پرداخت دیناری پول بیرون آمده و طبق معمول هیچکس پاسخگو نیست!

اما خوشبختانه اقای مقدریان همکار خوب من این ترانه ی را با مجوزاجرا کرده و مشغول فیلم برداری آن با بهمن تیرگان است!

 *در پروژه ی آقای مقدریان سعی کردم تا انتهای شعر را سیاه تمام نکنم* چون معتقد بودم درمان دردهای اجتماعی نفرت و انتقامجویی نیست!

ترانه ی (پشیمون= من کشتمش) 

ملودی: حمید عسگری

تنظیم : رسول رسولی

اجرا: مهدی مقدریان

(( پشیمون))

این بار اولی نبود

که توی قلب من میمرد

اون با نگاهای عجیب

کفر منو در میاورد 

 

با اینهمه حرف و حدیث

حیثیت  منو میبرد

وقتی که داشت تموم میکرد

جون منو قسم میخورد

 

هرز میپرید ، من کشتمش

در فکر کشتن ، کشتمش

من اون بد لعنتیو

با بغض و حسرت کشتمش

 

پرونده هام کامل شدن

با چند تا سیگار و یه عکس

در پی اثبات یه جرم

با عشق و نفرت کشتمش

 

انکار می کرد حرف منو

وقتی که چشمامو میدید

گناه تازه ای نداشت

فقط یک کم هرز میپرید!!!

 

 

آروم و هشیار کشتمش

بیدار ِبیدار کشتمش

چاره دیگه ای نبود

از روی اجبار کشتمش

 

شاید که راهش این نبود

اما تموم شد قصه مون

من موندم و اون خاطره

با یه عذاب بی امون

 

درسته که  توی چشاش

حرف حقیقتی نبود

اما پشیـــمونه دلم

از بابت کشتن اون

ترانه مکرم

 

 



نظرات دیگران ( )

((غریبونه))
نویسنده: سهیل حسینی(جمعه 85/8/26 ساعت 3:25 صبح)
 

((غریبونه))

??/?/?

سهیل حسینی

تقدیم به.....

سنگ غم شیشه ی قلبمو شکسته

بغض تلخ تو صدات راهمو بسته

ابریه چشمای ناز نم گرفتت

غصه تو نگات عزیزم خوابو از شبام گرفته

گفتم از سفر نگو گفتیو رفتی .به سلامت

لحظه ی دوباره دیدنت بمونه تا قیامت

چه غریبونه منو تنها گذاشتی بهترینم

هنوزم رد نگاتو توی آسمون میبینم

گفتم از چشام میری اما نمیری از خیالم

لمس دستای نجیبت شده قصه ی محالم

توی قربتی که ساختی همه لحظه هام فدا شد

حس خوب با تو بودن چه غریبونه فنا شد



نظرات دیگران ( )

دلواپسی
نویسنده: سهیل حسینی(جمعه 85/8/26 ساعت 3:25 صبح)


دلواپسی
خیلی وقته که ازت خبر ندارم
شبا با دلواپسی چشمام و روی هم میزارم
نکنه که سیر شدی از من و از خاطره هامون
بی تو من یه بیکسم تنها کسم شده خدامون
منو تنها جا نذار توی هجوم خستگی ها
بین دل واپسی و میون دلشکستگی ها
منو دل وقتی نبودی قصه ها با هم نوشتیم
دل می گفت که هر دومون بازی دست سرنوشتیم
پاتو بی صداو آروم توی زندگیم گذاشتی
واسه رفتنت عزیزم چه بهونه هایی داشتی
حالا من شدم یه برگ زرد پائیزی تنها
رو سر خشک درختای صبورو بی تمنا
اون درختی که تو چنگ باد بی رحم خزونه
با دی که وقتی وزید ازم یه خاطره میمونه
تازه فهمیدم که حرفات یه دروغ عاشقونست
دل آدمای تنها واسه تو یه آشیونست
من گذشتم از گناهت اما خوب یادت بمونه
دوری و نبودن تو بدجوری دل میسوزونه
سهیل .حسینی



نظرات دیگران ( )

ترانه ی زیبای بی سرزمین تر از باد از استاد عزیزم یغما گلرویی
نویسنده: سهیل حسینی(جمعه 85/8/26 ساعت 3:25 صبح)

ترانه ی زیبای بی سرزمین تر از باد از استاد عزیزم یغما گلرویی

 

 

 

صورت‌ِ عکس‌ِ تو آلبوم‌ خیسه‌ ،
دوباره‌ خاطره‌ت‌ُ بوسیدم‌ !
این‌ سوال‌ِ بی‌ جواب‌ُ از خودم‌ ،
تا حالا هزار دفه‌ پرسیدم‌ :

با کدوم‌ ترانه‌ باز جون‌ می‌گیره‌ ،
نبض‌ِ اون‌ حنجره‌ی‌ فیروزه‌ ؟ 
می‌دونم‌ بدون‌ِ تو فردای‌ من‌ ،
رنگ‌ِ خاکستری‌ِ دیروزه‌ !

تن‌ْتشنه‌ مثل‌ِ خورشید ! بی‌سرزمین‌تَر از باد !
کولی‌تَر از ترانه‌ ! بی‌پَرده‌ مثل‌ِ فریاد !
تنهاتر از سکوتم‌ ! روشن‌تر از ستاره‌ !
عاشق‌تر از همیشه ، با من بخون‌ دوباره‌ ! 


پلکای‌ پنجره‌ رُ وا می‌کنم‌ ،
تو کوچه‌ زمزمه‌ی‌ مهتابه‌ ! 
همه‌ی‌ پنجره‌ها خاموشن‌ ، 
انگار این‌ کوچه‌ی‌ خلوت‌ خوابه‌ ! 

بی‌صدا اسمت‌ُ فریاد می‌زنم‌ ! 
هق‌هقم‌ حنجره‌م‌ُ می‌بنده‌ ! 
دوباره‌ دستای‌ نامریی‌ِ شب‌ ،
پِلکای‌ پنجره‌م‌ُ می‌بنده‌ ! 

تن‌ْتشنه‌ مثل‌ِ خورشید ! بی‌سرزمین‌تَر از باد !
کولی‌تَر از ترانه‌ ! بی‌پَرده‌ مثل‌ِ فریاد !
تنهاتر از سکوتم‌ ! روشن‌تر از ستاره‌ !
عاشق‌تر از همیشه ، با من بخون‌ دوباره‌ !



نظرات دیگران ( )

یک شعر از شایا تجلی ...
نویسنده: سهیل حسینی(جمعه 85/8/26 ساعت 3:25 صبح)

یک شعر از شایا تجلی که برای دختران متولد آبان گفته

دختر ِ ماه ِ آبان ، غزل تر از ترانه
وسوسه ی یه سیبی ، شیرین و عاشقانه
لبات انار بوسه ، چشات یه کهکشونه
مخمل ِ ناز ِ دستات ، ململ ِ آسمونه

گیراتر ِ نگاهت ، از پونه های وحشی
جسارت ِ چشام ُ ، می خوام بهم ببخشی
دختر ِ ماه ِ آبان ، یه بوسه مهمونم کن
فقط تو با یه چشمک ، ستاره بارونم کن

بذار که قطره قطره ، سربکشم لباتُ
این شبا بی ستارس ، ازم نگیر چشات
طعم ِ قشنگ ِ بوسه ، عطر ِ نجیب ِ آغوش
منو دوباره حس کن ، نذار بشم فراموش

شیطون و پُرهیاهو ، چشات، چشای آهو
پیش ِ تو کم میارم ، پری ِ شهر جادو
دختر ِ ماه ِ آبان ، قشنگ ِ روزگاری
تو دست ِ زرد ِ پاییز ، شکوفه ی بهاری

می خوای نشون بِدی که ، سردی و سخت و لجباز
با همه ی غرورت ، من که دوسِت دارم باز
فقط می خوام که یک بار ، باور کنی دلم رُ
آخه من از تو دارم ، خوابای خوشگلم رُ
از کتاب:
تولدت مبارک- ص 30



نظرات دیگران ( )